رها دختر ازادی...🌈

می خواییم با هم دنیا رو نجات بدیم با رویاهامون با باورهامون خلاصه که ما قهرمانیم

رها دختر ازادی...🌈

می خواییم با هم دنیا رو نجات بدیم با رویاهامون با باورهامون خلاصه که ما قهرمانیم

رها دختر ازادی...🌈

رها هستم ، جنگجوی رویاها🦸🏾‍♀️🥰
به وب وی خوش امدی ای غریبه😛
خخخخخخخخخخ🦒🌈

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
  • ۲۳ آذر ۹۹، ۱۷:۰۹ - هیچکس ...
    هیچ
  • ۱۴ آذر ۹۹، ۲۳:۵۸ - 𝒀𝒖𝒎𝒊𝒌𝒐 ツ ! ×
    🍊♡

۶ مطلب در آبان ۱۳۹۹ ثبت شده است

 

اه خدا زیبا نیست مدرسمون کلا بکنه به بهونه های مختلف میخوان ملت رو بچاپن و همانا مدرسه انلاین از گوه ترین اتفاق های دنیاست

و هنوز مغز من درگیره دنیای بعد از مرگه ولی الان میخوام رهاش کنم ایشالله یه 2 یا 4 سال دیگه میرم سراغش

من یه بچم یه بچه که هنوز خیلی چیز هارو تجربه نکرده یه بچه 16 ساله

هی این دنیا ضد و نقیضه زیباس به زیبایی و خوش عطری لیمو شیرینی که الان رو میز کنارمه ولی یه سری جلوه های سیاه داره خیلی ضد و نقیض داره خیلی ولی خب گفتم که تمام این بحث و بررسی ها میره واسه چند سال دیگه

خودمونیم دبیرستان چه دوره عنیه خیلیییی عن همه استرس کنکور دارن

تو عمرشون چهارتا کتاب نخوندن و به نظرم اصلا نمیدونن زندگی چی خیله خب میدونم اونا میدونن زندگی چیه فقط زندگیشون خیلی حوصله سر بره بدون انیمه و فیلم و اهنگ خوب بدون اینکه درک درستی از عشق داشته باشی بدون اینکه بدونی چون دختر یا پسر نباید فلان و فولون باشی

به نظرم ندانم گرا بودن خدایی از همه چی عاقلانه تره با این اوصاف و چیزهایی که که من دیدم و تجربه کردم

دلم میخواد یه روز که بزرگ شدم درک کنم خیلی چیز هارو ولی الان تو تنم یه ترس ریشه زده یه ترس بزرگ از جهنم و این حرفا

دلم واسه خاله اینا تنگ شده وجودشون یه وجود ارامش بخش خاصیه خدایا

+بیلی صداش مثل فرشته هاست

+از بزرگ شدن متنفرم  و از اینکه با متین رفتاری دارم که خودم ازش متنفرم ولی واقعا نمیتونم خودم خیلی داغونم باید خودمو ببخشم تا حدی و به خودم حق بدم 

+ ps5 چقد خفنهههههههه @_@

۶ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ آبان ۹۹ ، ۱۷:۱۷
رها دختر ازادی

 

بعضی وقتا هست دلم میخواد بخوابم اونم زیاد، بخوابم و همه مشکلات خل وارم رو رها کنم

خودمونیم من کی اینقدر دارک و داغون شدم اینقدر دیوونه و خاکستری و خسته

میتونم قطع به یقین بگم درصد زیادیش بخاطر دانیاله البته تقصیر خودم بود کسی که مجبورم نکرده بود ادامه بدم

خود احمقم ادامه دادم اونم درحالیکه میدونستم چیز جالب دیگه ای تو این رابطه نیست

ولی رها یادت نره تو خودت داغون بودی و دنبال یه نفر واسه توجه و اینا پس خودتو سرزنش نکن تجربه کسب کن تجربه

به قول نگار بزرگترین ظلم و جفا در حق خودت دزدیدن خودت از خودته و واقعا هم هست و واسه همین

با خودم قسم خوردم دیگه سمت ادم پر درد و داغون نرم چون خودم بگاییم فعلا

میدونی خیلی حس بدیه خودت نباشی اون چیزی که میخوای نباشی دیوونه میشی دیوونه

خلاصه که رهای من عشقم رو خودت کار کن خودتو بکش بالا که شرمنده خودت نباشی بعد بیفت دنبال درمان ملت

امیدوارم زودتر خودتو پیدا کنی رها فقط بجنب قبل اونکه دیر شه ...:)

دوست دارم و یادت نره ادم هایی هستن که بی منت بهت عشق می ورزن بخاطر اونام که شده خودتو جمع و جور کن....

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ آبان ۹۹ ، ۲۲:۴۳
رها دختر ازادی

من هیچی از زندگی نمیدونم چه زندگی این دنیا و اون دنیا

این چن روزه خوال درست و حسابی ندارم چرا همش مسئولیت خوب بودن و مرافب بودن متین باید با من باشه

ما هممون مریضیم تو یه جامعه مریض تو یه دنیای مریض شاید حتی با یه خدای مریض

از بس از مرگ و مردن و اون دنیا میترسمو بهش فکر کردم حالم بد شده

سنگینه به خدا این بار واسه شونه های من سنگینه من که نباید مسئولیت یه زندگی رو داشته باشم دست از سرم وردارین

چرا اینکه ادم دلش نخواد بمیره بده

اینکه ادم دلش بخواد جاوادانه بشه هان چرا باید مرگ رو قبول کرد چرا به قول اون پسره تو اون سایته شاید همش تو ذهنمون القا شده و شدیم یه مشت ادم مرگ پرست که فکر میکنیم باید مرگو قبول کنیم

حالا من این وسط میتونم چیکار کنم چیکار کنم

شاید بعده ها منم دلم خواست بمیرم

اصلا باورم نمیشه من توی همچین دنیایی هستم یا زندم و یا اینجور چیز هارو حس میکنم مگه چه اشکالی داره ادم بخواد بخواد ته و توی اون دنیارم دربیاره

من واقعا به کمک احتیاج دارم هر روز دارم بیشتر از هم میپاشم اونم با توهم هر روز بهتر شدن

من رویاهامو وباورهام همرو باهم از دست دادم ارادمو امیدمو

و گریه اخرین پناه من است

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ آبان ۹۹ ، ۱۶:۳۰
رها دختر ازادی

وی به شدت احتیاج دارد در اینجا بنویسد نای نای نای

خدایی از هفته بعد میان ترم ها شروع میشه ناموسا یادم رفته بود اصلا چیزی به اسم میان ترم وجود داره ولی خودمونیم چه زود رفتم تو سال یازدهم البته به خاطر اینه که پارسال علاف و بی ار میچرخیدم واسه خودم خدایی تایم گوهی بود واقعا خوشحالم ازش گذشتم و زندم خوشحالم که خود کشی نکردم چون الان چیزهای بیشتری رو تجربه کردم و میدونم

خب وی چه تصمیمی گرفنته است تصمیمی بس مهم اینکه تو زمان حال زندگی کنم و از بزرگ شدنم لذت ببرم از نوجوون بودنم دست بردارم از فکر کردن مکرر به اینده از اینکه مثل 20 ساله ها رفتار کنم 0_0

البته به خاطر اینم هست که من همش با ادم های بزرگتر از خودم سعی کردم ارتباط داشته باشم و دارم مثلا خواهرم و یا نرگس و  دیدن فیلم های عشق های بزرگسال طور میدونی همچین خیلی پختن البته هیجانی هم دارم ولی خب در کل ترجیح میدم الان به چیزهای تینیجریم بیشتر بپردازم و واسه اینکار باید بزنم پیج های بزرگسال اینستا و تلو پاک کنم

بیشتر اون مدلی که میخوام باشم

تازه کشف کردم شخصیتم ثبات نداره از بس تو تخیلاتمم البته تخیل خیلی چیز خوبیه ولی من خیلی تخیلم قویه و باید یاد بگیرم برای شدن مثل تو تخیلاتم یه تکونی بدم به خودم

و یه چیز خیللللی مثبت و خوب دانیالو گذاشتم کنار یسسسسسس (البته نه هنوز 100 درصد ولی 90 درصد چرا)

پ.ن:وی در حین نوشتن پفیلا پنیری می زند به رگ خداییپفیلا خیلی خوبههههه مخصوصا پنیریش

 

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ آبان ۹۹ ، ۲۱:۵۷
رها دختر ازادی

یه یه ماهی بود درگیر فکر مرگ و زندگی بودم هنوزم هستم و هیچی نمیدونم ولی فک نمیکنم دنیای بعد از مردن مثل تو کتاب های دینی باشه امروز روز اول پریودمه و واقعا کمر درد رو مخمه  یه چن ساعتی تو اینستا چرخیدم و از این مطالب علمی خوندم که باعث شد خیلی هیجان زده بشم و فکر میکنم او دنیا باید قشنگ تر از اینجا باشه دوست و دارم ببینمش و  اینکه کم خوابیدم و بازم همون حس معلق بودن و ترکیدن مغز بهم دست داده حتی حس میکنم وجود خارجی ندارم یا ذهنم مال خودم نیست یه همچین حسی دلم واسه خاله اینا تنگ شده خیلی زیاد فردام امتحان زیست دارم ://////////

اه کیرم تو این پریود خیلی چیز گهیه باید برم دنیارو بگردم و خودم حقایقو کشف کنم مطالعه کنم از همه مهم تر باید از جام تکون بخورم

بلا بلا بلا وی خوابالو و مست و ملنگه و داره میره بیگ بنک یا انیمه با یه کاسه سوپ ببینه

تتتتتت بی بو بی بو بی بو

بای

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ آبان ۹۹ ، ۱۶:۵۱
رها دختر ازادی

مودی که دو ماه پیش داشتم مودی بدی نبود مود خوبی بود ولی عالی نبود یه ادم خندون و خوشحال که با لپه حرف میزنه ورزش میکنه میپره بالا پایین میرقصه میچرخه و شب ها هم با دانیال حرف میزنه و البته حرص میخوره و میترسه ترس از دست دادن ترس از کنار گذاشته شدن که خب خداروشکر فکر کنم این یه تغییر مثبت بزرگه که دانیال دیگه به کسمم نیس ولی خب اینکه دیگه کلا نمیرم تلگرام رو مخه و من همچین ادمی نبودم که بقیه رو مثل گاو ندید بگیرم ولی خب دانیال اینجوری میکرد شایدم نمیکرد چمیدونم امروز باید یه سر به تل بزنم و جواب پی امشو بم اصلا میدونی وا دادم مغزم خستس حس گاییده شدن دارم اونم توسط ان دنیای زیبا که در کنار اینکه خیلی قشنگ و شگفت انگیزه بسی دهن سرویس کنه ولی همینشم جالبه اصلا یه ماهیه حس معلق بودن دارم دیگه اینستا هم خیلی چاره نیس به قول غزل (توی یکی از نوشته هاش خونده بودم) اینکه یه تایمی حالت خوبه باعث نمیشه عمق زخمات از بین برین واسه منم همینه شاید دو ماه حالم خوب بود ولی میدونی این حفره ها و مشکلات زندگی بالاخره یه جاخودشونو رو میکنن و میگن هی حاجی بیا باید یه فکری به حال ماکنی باید حلمون کنی تومونو پر کنی مرگ یه بار شیون یه بار وگرنه هی وسط تظاهر کردنت بد میخوریم تو صورتت و واقعا هم بد خوردن تو صورتم

+ تازه فهمیدم چقد تباهم :/ همه تصوراتم شده تصورات عشقی و همرو باهم شیپ میکنم حتی رمان های ماجراجوییمو چه مرگمه ؟!

+ چرا سایت های پورن اینقدر گوه شدن :/

+ از دست موهام خسته شدم دلم میخواد بترکونمشون

 

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۳ آبان ۹۹ ، ۱۵:۰۸
رها دختر ازادی